نوآوری شکست

نوآوری شکست
افراد ناکام و شکست خورده وقتی به شکست خود قطعیت می بخشند یعنی تسلیم شرایط و بحران های زندگی شده اند. فرد شکست خورده، با شخصی که در مقطعی از زندگی شکست بخورد ، خیلی فرق دارد . یک دنیا فاصله است بین کسی که تسلیم شکست می شود، با فردی که شکست می خورد ولی هنوز پذیرای شکست نیست . نفر اول، فردی بازنده است و نفر دوم، برنده و سازنده گرا.
خوشحال ترین کاری که می توان برای شکست انجام داد، این است که تسلیم آن بشویم.
گاهی برای افراد ضعیف، انتخاب شکست و تسلیم شدن ، راحت ترین و ساده ترین راهکار برای حفاظت از خودشان در نظر گرفته می شود. شاید راهکار این افراد بتواند برای مدتی آنها را از زیر فشارهای مختلف خلاص کند ولی به روزش ، از آینده خود و پیامدهای هولناک این نگرش ساده لوحانه که به انتظارشان نشسته، بی خبرهستند.
خیلی از افراد به راحتی با شکست کنارمی آیند، اما با هم ببینیم که این افراد در چه شرایطی قرار دارند و چگونه زندگی می کنند.
این افراد شکست پذیر، همیشه در پایین ترین سطح جامعه یا در بدترین شرایط فرهنگی یا اجتماعی و مالی قرار دارند و کارشان فقط نالیدن و از همه چیز و همه کس، کینه و نفرت در دل دارند. این افراد به غیر از خودشان ، همه را مقصر بدبختی زندگی شان می دانند؛ پدر و مادر ، فرزند، دوستان ، اقتصاد، جامعه ، اقبال بد و… و هر روز خشم خود را به کی از این اقشار فرافکنی می کنند.
وقتی افراد به این باور برسند که دیگران مسبب بدبختی زندگی آنها هستند، نه خودشان، در یک تله خطر ناک و ویرانگر ذهنی به دام می افتند. نام این دام ، درماندگی است. افراد درمانده به این درک و باور در مورد خودشان می رسند: ” تلاش ها و کوشش هایم برای تغییر دادن شرایط زندگی، بی فایده است”.
اما چرا این افراد به این نتیجه می رسند؟ چون احساس می کنند که هیچ کنترلی بر شرایط زندگی خودشان ندارند و این دیگران هستند که سکاندار زندگی آنها می باشند و همه چیز از دست آنها خارج است. وقتی این نگرش منفی در باورهای یک انسان لانه کند، همچون یک ویروس خطرناک کامپیوتری که تمامی سیستم کامپیوتر را مختل می کند، عمل می کند. به عبارتی ساده تر، این احساس درماندگی، شروع به ایجاد اختلال و خرابی در سیستم مغزی وعصبی فرد درمانده می کند و همچون یک ویروس کامپیوتر، تمامی عملکرد و کارایی شخص را دچار اشکال و ناکارآمدی می کند . در چنین شرایط روحی، حتی اگر برای فرد، موقعیتی جدید پیش آید که با آن فرصت جدید بتواند شرایط زندگی خود را تغییر و سروسامان بدهد، از آن فرصت ایده آل ، صرف نظر می کند و وجود این فرصت را در زندگی خودش بی فایده می داند و در اصل من می گویم : وقتی ذهن کور شود ، چشمان بی فایده هستند.این افراد با نگاه منفی خود ، همه چیز را تیره و تار می بینند، حتی اگر به آنها کمکی شود.حقیقتاً تمامی زندگی مان چیزی نیست جزء اندیشه هایی که مدام در زندگی خودمان آنها را خلق می کنیم.به گفته جمله زیبای جیمز آلن:
“تو همانی که می اندیشی” .
اگر تصویر ذهنی انسان از خودش منفی باشد، این نگاه منفی نگر، مانع ایجاد تغییر در زندگی می شود. وقتی با دید منفی به دنیا نگاه می کنیم ، دنیا هم به ما هم همان پاسخ منفی را می دهد. زندگی، آفریده شده ذهن انسان است.
باید مراقب انگل های منفی ذهن خود باشید . وقتی این انگل های منفی ( باور به شکست و ناکارآمدی) در روح و روان یک فرد آشیانه کنند، آن فرد را با وجود داشتن استعدادها و توانمندی های بلقوه که دارد، تبدیل به یک فرد بی دست و پا در زندگی می کنند.
اما همه چیز برای افراد شکست ناپذیر فرق دارد . افراد موفق از شکست ها خودشان ، شرمنده و ناراحت نمی شوند. آنها به دلیل عزت نفس قوی ، شکست را شکست می دهند. حتی از شکست های خودشان سکوی پرش می سازند ، که من این راهبرد را ” نوآوری از شکست” می نامم. موفقیت واقعی با تجربه های شکست های قبلی ساخته می شود. زیرا آهن با ضربات مکرر تبدیل به فولاد می شود. زمانی که خودتان را بازنده شکست های زندگی نبینید، یعنی جنس حتی قوی تر از فولاد است. پس به جنس خودتان افتخار و ایمان داشته باشید.
شما در وجود خودتان، از یکی از مستحکم ترین عناصراین هستی، برخوردارهستید که ازهرفلزی سخت تر و قوی ترمی باشد. ” روح الهی ” . فراموش نکنید افراد ضعیف از فشار شکست ها، خم می شوند و انسان های قوی از فشار شکست ها تبدیل به فولاد می شوند.
ابراهیم علی عزیزی مدرس توانمندسازی فردی و نیروی انسانی
راهکارهای علمی و کاربردی کامیابی
مدیر سایت
نگرش آب باریکه (بخش دوم)
هدف های ارزشی درونی
نقش ارتباط ذهن و بدن
نقش ارتباط ذهن و بدن