چرا مغز با انگیزه می شود ؟

چرا مغز با انگیزه می شود؟
قصد من در اینجا شگفت زده کردن شما از شگفتی های این ماهیچه ی یک و نیم کیلوگرمی نیست . بحث مهم ما در باره ی عملکردهای منحصر به فرد مغز است.
تصور غلط و سنتی در باره عملکرد مغز همیشه این بوده که مغز ما برای یادگیری ، ذخیره اطلاعات ، تفکر، خاطره ها ، حافظه و یادآوری تصمیم گیری و حل مسائل بوده. این دیدگاهی سنتی بوده که همیشه در مورد مغز داشتیم. ولی دستاوردی جدید علمی چیز دیگری را در مورد مغز فاش کردند. این تحقیقات نشان می دهند که مغز ما وظیفه ی خودش را خیلی بالاتر از این عملکردهاسی سنتی می داند و کارهای بسیار خارق العاده تر از این موارد می کند.
مغز ما به فکر ما است. مغز ما علاوه بر کنترل کاری انجام میدهیم به میزان اهمیت ، ارزش و علاقه ی ما به ادامه انجام دادن آن کار ،اهمیت می دهد.
ساده تر بگویم مغز ما، در حین انجام کاری که می کنیم، به این موضوع اهمیت و توجه دارد که آن کاری که ما در حال انجام آن هستیم، آیا برای ما ارزش و اهیمت دارد و آیا به انجام آن علاقه داریم . به عبارتی وقتی مغز این حس را بکند که کاری برای ما کم ارزشی و کم اهمیت است ، آنهم حس خود نسبت به انجام آن کار تغییر می دهد و دیگر خود را برای انجام آن کار خسته و انرژی خلاقیت خود هدر نمی دهد . یعنی به حالت این پیام تغییر وضعیت می دهد ( بی خیال موضوع شو و خودت را خسته نکن ) .
وقتی در خصوص یک کار و یا فعالیت یا تصمیم احساس خوبی داشته باشیم ،مغز این پیام را ارسال می کند.باید “ادامه داد و خسته نشد” .
این چیز خیلی ساده و ابتدایی بود که فقط در مورد یک گوشه ی خیلی کوچک از عملکرد مغز گفتم.
اما چطور مغز با انگیزه می شود و چرا ؟ این امر پایه زیست- عصبی دارد. و انگیزه باعث تولید دوپامین در مغزمی شودو دوپامین عامل تحریک کننده انگیزش است.
نکته جالب دیگه این است، همانطور که در باره عملکرد و کارکردهای مغز انسان دیدگاه های سنتی وجود داشت همین اتفاق هم در گذشته برای دوپامین مغز وجود داشته . در گذشته فکر می کردند که این انتقال دهنده عصبی (دوپامین) کارش تنها ایجاد احساس لذت است. ولی تحقیقات جدید از این راز پرده برداشته و می گوید کار این سلول عصبی شبیه به کار یک مشاور مشوق انگیزشی است، که مبتنی بر مولفه “رفتار بر پاداش” عمل می کند . دوپامین همچنین در بیشتر گیاهان و جانوران سنتز میشود. دوپامین در مغز نقش پیامرسان عصبی و در خون نقش هورمونی دارد،
افزایش دوپامین در مناطق خاصی از مغز که به مرکز پاداش معروفاند در فرد ایجاد حس سرخوشی (پاداش) میکند به همین داروهای دوپامینرژیک به صورت عمده مورد سوء استفاده قرار میگیرند. دوپامین همچنین در کنترل دستگاه حرکتی نقش دارد بهطوری با از بین رفتن نورنهای دوپامینرژیک علائم بیماری پارکینسون پدید میآیند. از کارکردهای دیگر دوپامین در مغز کنترل و تنظیم ترشح هورمونهاست. دوپامین از طریق تحریک گیرنده دو دوپامینی(D2) ترشح پرولاکتین را کاهش میدهد و از این طریق بر تولید شیر نیز اثرگذار است.
در خارج از مغز و در بدن، دوپامین نقش هورمونی دارد، دوپامین در خون از آزادسازی نوراپینفرین جلوگیری میکند و باعث تنگی عروق خونی میگردد، در کلیه دفع سدیم و حجم ادرار را افزایش میدهد. ترشح انسولین از پانکراس را کاهش و تحرک دستگاه گوارش را نیز کاهش میدهد.
ارتباط بین اجتماعی بودن و دوپامین بسیار شناخته شدهاست. سوء مصرف مواد دوپامینرژیک مثل کوکائین، زانتینها و آمفتامینها جهت بهبود عملکرد اجتماعی، افزایش اطمینان و اعتماد به نفس بسیار رایج است. در یک مطالعه جدید ارتباط مستقیمی بین موقعیت اجتماعی افراد و میزان چسبندگی گیرندههای دوپامین نوع دوم و سوم (D2/3 binding affinity) در استریاتوم(striatum) یافت شدهاست.برخی از مطالعات نیز دقیقاً کاهش میزان چسبندگی گیرندههای نوع دوم دوپامین را در استریاتوم افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی نشان میدهد. برخی مطالعات دیگر به غیرطبیعی بودن میزان ترانسپورترهای دوپامین(dopamine transporter) در استریاتوم افراد مبتلا اشاره کردهاند.
هر چند برخی از محققین نیز نتایج متفاوتی بدست آوردهاند. ولی شواهد بسیاری بر نوعی ناهنجاری در سیستم دوپامینرژیک مبتلایان تأکید میکند. به عنوان مثال نقص در تمرکز، خستگی، بی علاقگی به امور روزمره و روابط اجتماعی، کاهش اعتماد به نفس و … در مبتلایان دیده میشود. مبتلایان نیز داروهای دوپامینرژیک را موثرترین داروها در برخورد کوتاه مدت با این اختلال میپندارند. برخی تحقیقات نیز میزان بالای شیوع اضطراب اجتماعی در بین بیماران مبتلا به پارکینسون و شیزوفرنی را نشان میدهد. در یک مطالعه اضطراب اجتماعی در ۵۰ درصد از مبتلایان به پارکینسون تشخیص داده شدهاست.مطالعات دیگری نیز نشان دادهاند برخی آنتاگونیستهای دوپامین(dopamine antagonists) مثل هالوپریدول ممکن است در افراد غیرمبتلا علائم اضطراب اجتماعی ایجاد کند.که نقش دوپامین در اضطراب اجتماعی را پررنگ تر میکند.
وقتی احساس می کنیم که یک کار برای ما پاداش و ارزش و اهمیت دارد سطح دوپامین در مغز در هنگام انجام آن کار افزایش پیدا می کند، و با بالارفتن دوپامین مغز ، سطح خلاقیت و عملکرد و کارایی بالا می رود.
نتیجه این بحث به صورت خلاصه :
اگر می خواهیم فردی کارآمد، آفرینش گر ، موفق و خلاق باشیم باید مغز خودمان را همیشه با انگیزه نگه داریم و چنین هدفی مستلزم این است که آن کار برای ما احساس خوب و باارزشی داشته باشد تا بتوانیم در آن کار خلاقیت ، کارایی و عملکرد خوبی نشان بدهیم.
برای مثال، خیلی از افراد را می بینید که از صبح تا شب کارشان تلاش است، ولی به آن سطح کمی و کیفی از موفقیت مالی نمی رسند ، چون در این تلاش، هیچ احساس خوب و مثبت و لذت بخشی وجود ندارد و عدم علاقه و لذت از یک کار ، یعنی خنثی شدن و یا بی خیال بودن از رشد و خلاقیت و ادامه انجام آن کار .
در آینده پیرامون راهکارهای افزایش انگیزه دورنی (چطور مغزمان را با انگیزه کنیم ؟) ، در همین سایت صحبت بیشتری خواهم کرد.
اساس دوره های مغز با انگیزه بر این شعار استوار است :
“برای تحقق اهدافت، مغزت را همیشه با انگیزه نگه دار.”
منابع :دانشنامه ویکی پدیا و منابع مختلف اینترنتی
ابراهیم علی عزیزی نویسنده و مدرس توانمند سازی فردی و نیروی انسانی
مدیر سایت کلید اوج
مدرس دروه های مغز با انگیزه
نگرش آب باریکه (بخش دوم)
هدف های ارزشی درونی
نقش ارتباط ذهن و بدن
نقش ارتباط ذهن و بدن