رقابت برای برتری

رقابت برای برتری
انگیزه پیشرفت انگیزهای درونی است در فرد برای به پایان رساندن موفقیت آمیز یک تکلیف، رسیدن به یک هدف یا دستیابی به درجه معینی از شایستگی در یک کار. نیاز به پیشرفت ، میل به انجام دادن خوب کارها با معیار برتری است . این نیاز افراد را برای جستجو کردن ” موفقیت در رقابت با معیار برتری ” با انگیزه می کند (مک کللند و همکاران ، ۱۹۵۳ به نقل از جان مارشال ریو)
معیار برتری اصطلاحی کلی است که موارد زیر را در بر دارد:
رقابت با تکلیف (مثل حل کردن معما ، نوشتن مقاله ای متقاعد کننده )
رقابت با خود ( مثل ، دویدن در یک مسابقه در هبترین زمان ممکن ، بالا بردن معدل )
رقابت با دیگران (مثل ، بردن یک مسابقه ، شاگرد اول کلاس شدن) .
با توجه به این تعریف، نیاز به پیشرفت جزو آن دسته از نیازهایی است که پرورش آن می تواند موجب سلامتی و ممانعت از آن می تواند به ما لطمه وارد سازد. احساس برتری ، معیار مهم انگیزش پیشرفت است.
عنصر مشترک در تمام موقعیت های پیشرفت این است که فرد با معیار برتری رو به رو شده و بوسیله آن نیرومند می شود، عمدتاً به این علت که می داند عملکرد آینده ، ارزیابی معنی داری از شایستگی او به بار خواهد آورد.
واکنش های هیجانی هنگام رو به رو شدن با معیار برتری، تفاوت دارند. افراد دارای نیاز زیاد به پیشرفت ، عموماً با هیجان های گرایشی ، مانند امید، غرور و انتظار خشنودی پاسخ می دهند . اما افرادی که نیاز کم به پیشرفت دارند، عموماً با هیجان های اجتنابی ، مانند اضطراب ، دفاع و ترس از شکست واکنش نشان می دهند. پاسخ های افراد به معیار برتری تفاوت دارند . وقتی که افراد با معیار برتری رو به رو می شوند، در انتخاب نهفتگی ، تلاش، پایداری و میل به پذیرفتن مسئولیت نتایج موفقیت /شکست متعاقب ، تفاوت هایی را نشان می دهند (کوپر ۱۹۸۳ به نقل از جان مارشال ریو ).
افرادی که نیاز زیاد به پیشرفت دارند، در مقایسه با افراد دارای نیاز کم به پیشرفت ، بجای تکالیف آسان، تکالیف نسبتاً دشوار تا دشوار را انتخاب می کنند (کول و بلانکشیپ ۱۹۷۹؛ اسلید و راش ۱۹۹۱ به نقل از جان مارشال ریو ). آنها به جای اینکه از تکالیف پیشرفتی طفره روند یا کلاً از آنها اجتناب کنند ، فوراً به این تکالیف می پردازند (بلانکشیپ ۱۹۸۷، به نقل از جان مارشال ریو). آنها در تکالیف نسبتاً دشوار ، تلاش بیشتری به خرج می دهند و عملکرد بهتری دارند زیرا غرور آنها را نیرومند می کند (کرابنیک و یوسف ۱۹۶۸؛رینو و انتین ۱۹۸۲ ؛ به نقل از جان مارشال ریو ) آنها در صورت رو به رو شدن با مشکل یا شکست در تکالیف نسبتاً دشوار ، بیشتر استقامت می کنند( وینر۱۹۸۰به نقل از جان مارشال ریو ). و به جای اینکه در صدد کمک گرفتن از دیگران برآیند یا از آنها توصیه بخواهند، مسئولیت موفقیت ها و شکست ها را می پذیرند.
تمایل به کسب بالاترین و بهترین ملاک عملکرد در تمام حوزه های زندگی حداکثر عملکرد در تکالیف نسبتاً چالش انگیز در افرادی با انگیزش پیشرفت بالا است.
نشانه بارز فرد با انگیزه پیشرفت علاقه مندی وی به موقعیت های رقابت است.
این افراد در هنگام تصمیم بین دو تکلیف (آسان – نسبتاًدشوار) تکالیف نسبتاً دشوار را انتخاب می کنند ، چون حس رقابت و احساس شایستگی برتر، در تکلیف نسبتاً دشوار به دست می آید. تکالیف آسان و تکراری ساده، در آنها حس خرسندی و رضایت ایجاد نمی کند.
افرادی که نیاز پیشرفت زیادی دارند در تکلیفی که به آنها گفته شده از نظر دشواری متوسط بهتر از افرادی که نیاز پیشرفت کمی دارند عمل میکنند. افراد با نیاز پیشرفت زیاد بهتر از افراد با نیاز پیشرفت کم در تکالیف آسان یا دشوار عمل میکنند . عملکرد در تکالیف نسبتا دشوار برای فرد با نیاز پیشرفت زیاد مشوق مثبتی را فراهم میسازد که فرد با نیاز پیشرفت کم آن را تجربه نمیکند. فرد با نیاز پیشرفت زیاد به دنبال چالش متوسط است زیرا این نوع چالش مهارت و توانایی وی را بهتر میآزماید. موفقیت از طریق مهارت خود شخص به فرد با نیاز پیشرفت زیاد این احساس را میدهد که کار وی خوب انجام شده است، احساس که اهمیت خاصی برای این افراد دارد.
پایداری در افراد با انگیزش پیشرفت بالا
افراد با نیاز پیشرفت زیاد نه تنها تکالیف نسبتا دشوار را ترجیح میدهند بلکه پایداری بیشتری نیز در این تکالیف دارند و پایداری کم در تکالیف آسان و دشوار افراد شدیدا پیشرفتگرا هنگام روبه رو شدن با شکست در تکالیف دشوار در مقایسه با افراد پیشرفتگرا کم، پایداری زیادی نشان میدهند. افراد با نیاز پیشرفت زیاد عموماً استقامت بیشتری دارند و تا مدت زمان بیشتری به کار خود ادامه میدهند.
رفتارهای بازرگانی در افرادی با انگیزش پیشرفت بالا
مک کللند که تحقیقات مفصلی روی انگیزش پیشرفت داشته است ارتباط نیرومندی را بین رفتارهای بازرگانی و انگیزش پیشرفت مشاهده کرده است. او دانشجویان را از نظر نیاز پیشرفت مورد بررسی قرار داد و انتخابهای شغلی آنها را ۱۴ سال بعد پی گیری نمود. هر یک از شغل های دانشجویان با عنوان بازرگانی دسته بندی شد. اکثر افرادی که که مشاغل بازرگانی داشتند در آزمون ۱۴ سال قبل خود انگیزش پیشرفت بالایی نشان داده بودند.
زمینه اجتماعی انگیزش پیشرفت
هنگام توصیف انگیزش پیشرفت ضروری است که زمینههای اجتماعی آن توجه شود. هر فرد تلاش میکند به نحوی به وظائف مورد نظر خویش عمل کند ولی از آنجا که این امر در یک محیط اجتماعی اتفاق میافتد. مفاهیمی از قبیل تشریک مساعی ، رقابت ، تشکیل گروه ، اهداف گروه و پیشرفت گروهی نیز مطرح میشود. در میان آثار اجتماعی انگیزش پیشرفت میتوان به آثار مثبت اجتماعی آن اشاره کرد که مورد توجه بیشتری قرار میگیرند. با توجه به اینکه بیشتر افراد جامعه موفقیت در انجام وظائف را یک هدف مثبت در نظر میگیرند و در این زمینه تلاش میکنند در نتیجه به آثار مثبتی از قبیل فزونی انتظار موفقیت های بعدی غرور و صلاحیت بیشتر دست مییابند. بنابراین موفقیت دارای آثار مثبت اجتماعی است.
دستیابی به هدف مورد انتشار موجب تجلی موفقیت میگردد و در این صورت افراد نسبت به یکدیگر برخورد صمیمانه و خیر اندیشانه از خود نشان میدهند. در یکی از آزمایشاتی که در این زمینه انجام شد، محققان نتیجه گرفتند که افراد موفق نسبت به افراد ناموفق در زمینه کارهای اجتماعی و عام المنفعه و مددیاری آمادگی بیشتری از خود نشان می دهند. آنها معتقد بودند که بین موفقیت و گرایش به کارهای مردم پسند رابطه وجود دارد. نتیجه تحقیق دیگری نشان داد که وجود احساس موفقیت در افراد باعث میشود که آنها به مشکلات دیگران بیشتر رسیدگی کنند.
تاثیر عدم موفقیت بر رفتار به درستی معلوم نیست ولی وقتی موفقیت سبب افزایش رفتار اجتماعی میشود، میتوان تصور کرد که عدم موفقیت در بروز رفتارهای ضد اجتماعی موثر باشد. گاهی افرادی که موفق نمیشوند، سعی میکنند عزت نفس خویش را به صورت سطحی با رفتارهای بلند پروازنه بهبود بخشند. تاثیر عدم موفقیت به عواملی از قبیل زمینههای اجتماعی و موقعیت اجتماعی که فرد در آن موقعیت موفق نشده است، بستگی دارد.
منابع :
انگیزش و هیجان – جان مارشال ریو
انگیزش و هیجان – دکتر همایی
نظریه های شخصیت – فیست
ابراهیم علی عزیزی
روان شناسی انگیزش پیشرفت
مدرس دوره های مهندسی ذهن پیشرفت گرا
نگرش آب باریکه (بخش دوم)
هدف های ارزشی درونی
نقش ارتباط ذهن و بدن
نقش ارتباط ذهن و بدن