انقلاب انگیزشی

انقلاب انگیزشی
زمانی که در دهه ی ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ ، انقلاب شناختی روی بررسی انگیزش تأثیر گذاشت ، پژوهشگران توجه خود را به شالوده ی شیوه ی تفکر پیشرفت گرا معطوف کردند (آمس و آمس ۱۹۸۴؛ به نقل از جان مارشال ریو) تلقی روان شناسان هم این است که ما با عوامل درونی (مثلاً اهداف خود گزیده ) انگیزه پیدا می کنیم ( دسی ، ۲۰۰۱- به نقل سانتراک ). افرادی که برخوردار از انگیزش درونی هستند علاقه خاصی به هدف های خود گزیده نشان می دهند. نمونه های این اهداف خود گزیده نیز در طرح های شخصی ، تکلیف های زندگی و تلاش های فردی هستند (سانتراک). هدف گزینی ، برنامه ریزی و زیر نظر گرفتن خود سه جنبه مهم پیشرفت هستند(پینتریج و اسکانک ۲۰۰۲؛ به نقل از سانتراک). هدف ها به اشخاص کمک می کنند به آرزوهای خود برسند، خویشتندار باشند و علائق شان را حفظ کنند. محققان متوجه شده اند که وقتی اشخاص ، اهداف مشخص ، اهداف کوتاه مدت و هیجان انگیز دارند پیشرفت گرایی آنها بیشتر می شود. (بندورا ۱۹۹۷؛اسکانک ۲۰۰۰- به نقل از سانتراک)
با اشاره به این دستاوردهای تحقیقاتی، به روشنی ، می توان چنین نتیجه گیری کرد که انگیزه های درونی، گویی نیازهای شناختی – اجتماعی( شامل : خودمختاری، شایستگی ، ارتباط و کنجکاوی، قوه ی ابتکار و پیشرفت ، صمیمیت ، پیوند جویی و قدرت ، هدف گزینی ، عقاید کنترل شخصی و احساس تسلط ) را طوری هدایت ، تنظیم و فعال می کند که نتایج آن منجر به پیشرفت و غنی شدن شرایط زندگی افراد می گردد . زیرا “پیشرفت یک انگیزه شناختی اجتماعی مهم در زندگی افراد است” (سانتراک).
ابراهیم علی عزیزی
روان شناس و پژوهشگر انگیزش پیشرفت
بنیانگذار توانمند سازی انگیزشی – عصبی
ما را از نقطه نظرات خویش بهره مند سازید
نگرش آب باریکه (بخش دوم)
هدف های ارزشی درونی
نقش ارتباط ذهن و بدن
نقش ارتباط ذهن و بدن