آگاهی فراتر از بحران

آگاهی فراتر از بحران
ما در یک دوران حساس به سر می بریم. بر اساس نظریات مختلف ، وجود بحران ها در عرصه ی فردی یا جهانی امکان دارد ویرانگر باشند یا نوید بخش یک جهش تازه.
بحران ها ، یا هشدار دهنده هستند یا درس آموز. زمانی بحران، به یک سطح ویرانگر و نابسامان کننده تبدیل می شود که عبرتی از خطاهای گذشته خودمان نگیریم و یا آنها را به شکلی دیگر قضاوت کنیم . اگر از دریجه ای دیگر به اوضاع به ظاهر بحرانی نگاه کنیم ، بحران ها می توانند ما را در ابعاد مختلف زندگی جسمی ، روحی و سطوح آگاهی، بالیده تر کنند. اگر بتوانیم سطح ادراک خود را از ابعاد فیزیکی مشکلات رها کنیم و بتوانیم سطح آگاهی خود را به پیامی که در پس مشکلات وجود دارد انتقال و یا ارتقاء دهیم ، می توانیم به بهترین درجات و موقعیت های آگاهی و رشد و بالندگی خودمان دست یابیم. دکتر ال سیبرت در بحران های زندگی میگوید: بهترین بازماندگان (افرادی که با پیروزی از مشکلات خارج شده اند) این حوادث کسانی هستند که کاری بیش از وفق دادن خود با این ناملایمات انجام می دهند ، آنها در چنین شرایطی کسب قدرت می کنند ، آنها به کامیابی می رسند (راز کامیابی در بحران های زندگی ).
هر سختی یا بحرانی ، بذری عظیم از تکامل و رشد در خود نهفته دارد که می تواند باعث بالاترین رشد عالی درونی گردد.
پیدایش هر سختی یک مرحله ضد سکون و ضد یک نواختی و ضد نادانی دارد، و گاهی راهی برای جلوگیری از بحران های بیشتر . چالش ها، ما را آبدیده تر می کنند. حتی اگر ظاهر حوادث چنین وضعی را نشان ندهند ، ما یک تماشاچی ساده انگار و درمانده نباید باشیم. دکتر مایکل لیندفیلد، استعداد نهفته در بحران را تخریب گر معنا نمی کند . وی در باره ی درس نهفته در مشکلات چنین توضیح می دهد : اگر بتوانیم یاد یاد بگیریم که دگرگونی و بحران ، متضمن خطر نیستند آنگاه می توانیم ساختن یک آینده ی مثبت تر را شروع کنیم حتی اگر وضعیت کنونی جامعه ی ما متناقض با این باشد (رقص دگرگونی).
ما در شرایط سختی، فراتر از ابعاد عادی زندگی درس های پیشرفت و تعالی را می آموزیم. غنای ما در تکامل و نشان دادن قدرت های فراتر از شرایط مادی است. ما می توانیم از هر مانعی عبور کنیم چون آنها مانع نیستند ، بلکه سازنده هستند. هیچ انسانی در یک شرایط آرامش مطلق، به رشد حقیقی نمی رسد.
هر چه برای توجیه بحران ها به محدود ه ی خارج از وجود خودمان مراجعه بیشتر بکنیم (بهانه تراشی یا پیدا کردن مقصر ) ، از حوزه ی درمان ، قدرت و شکوفایی بی نظیر الهی درونی باز می مانیم. در هنگام بحران است که ذهن ، جسم و روح انرژی می گیرند و از خود خلاقیت هایی شبیه به جادو از خود نشان می دهند. ما اگر چه برای رفع بحران ها نیاز به امکانات و ابزار داریم، نیاز مهم تر، نیاز به رشد آگاهی و نگرش ها و بازنگری در رفتار گذشته است . ما آنقدر که به پیشرفت آگاهی و معنویت احتایج داریم به تکنولوژی خاصی نیاز نداریم . چرا که هر حادثه ای از عدم آگاهی و یا دور شدن از سطح انرژی معنوی زندگی رخ می دهد. این تحول آگاهی می تواند نوید دهنده ی آغاز ورود ما به پرورش جدیدی از ابعاد روحی شگفت آور باشد. زمان بیداری روح، از انتقال به یک سطح آگاهی معنوی تر متجلی و تبلور می یابد.
اتفاقات و حوادثی که در زندگی رخ می هند ، زندگی ما را تحت تأثیر قرار نمی دهند ، بلکه این نگرش ما است که انتخاب می کند چه چیزی بحران است . به عبارتی ، مهم چیزی نیست که می بینی، مهم فکر تو است.
ابراهیم علی عزیزی
مدرس روان شناسی انگیزش پیشرفت
پایه گذار تفکر پیشرفت گرا
نگرش آب باریکه (بخش دوم)
هدف های ارزشی درونی
نقش ارتباط ذهن و بدن
نقش ارتباط ذهن و بدن