خلق شغلی بی همتا برای کسب ثروت های بی همتا از طریق قانون خودیکانگی

خلق شغلی بی همتا برای کسب ثروت های بی همتا از طریق قانون یکانگی
برطبق اصل یگانگی همه ی ما از جوهر یک منبع عظیم حیات بخش شکل گرفته و در راستای یک هدف متعالی، در جریان جنب و جوش و حرکت و فعایت هستیم . برای همین اساس هر کدام از ما انسان ها دارای یک هدف بی همتا برای تحقق یک هدف بی همتا و یگانه هستیم.
هر انسانی وظیفه دارد که طرح بی همتای یگانگی شغلی و کاری خودش را در این فرصت زندگی متجلی سازد تا از طریق تجلی این استعداد معنوی و مادی الهی، خود را در عالی ترین سطوح و قدرتمند ترین ظرفیت روحی و جسمی پیشرفت شغلی شکوفا سازد . تبلور چنین جنبه ی شغلی و کاری ، هدفِ غایی هر انسانی محسوب می شود که باعث ثروت ، شادی ، سلامتی و سرور درونی در زندگی شغلی و اجتماعی می شود. انسان ، با ظهور چنین سرنوشتی بر ظرفیت های درونی و شرایط بیرونی استیلا و حاکم خواهد شد که بیشتر شبیه به جهان معجزات است.
آرامش ، ثروت ، عشق ، سلامتی و آفرینش هر نوع سرور و فراوانی در این منبع قدرت وجود دارد. وقتی زندگی انسان هم راستا با ” آگاهی یگانگی ” به حرکت در آید چیزی جزء فراوانی و زیبایی نمی آفریند و فراتر از ابعاد و شرایط مادی، دست به تولید ، ساخت و خلاقیت بی نظیر ثروت ، فراوانی و شادی می زند.
آفرینش شغل بی همتا از سه اصل یگانگی تشکیل و متجلی می شود .از طریق به کارگیری این سه بخش یا سه اصل ، می توان به شرایطی شغلی و کاری دست یافت که تماماً مظهر، پیشرفت ، نوآوری ، ثروت ونعمت های بی کران خواهد شد.
بخش اول – آگاهی از سرشت یگانگی خویش (آگاهی یگانگی). این اصل عنوان می کند ، هر یک از ما بخشی بی همتا از یک کل کبیر هستیم که وظیفه داریم از این سرشت با عظمت یگانی ، آگاه باشیم . ما وظیفه داریم که به این درجه از آگاهی دست یابیم که پدیده ای متعالی از یک منبع عظیم (پروردگارمطلق) هستیم .
هر یک از ما در اینجا هستیم که به سرشت الهی خود آگاه و آن را با بالاترین ظرفیت های عالی به منصه ظهور برسانیم . این نخستین وظیفه ی هر انسان زمینی (آگاهی از سرشت یگانگی خویشتن ) است که به نوعی می توان آن را غایت هدف انسانی نامید. با کشف و آشار شدن این آگاهی می توان به بالاترین ظرفیت های الهی وآ فرینشگری دست یافت و از این طریق بر یک شغل ، فعالیت و هدف بهشتی حاکم شد.
از طریق تمرین های آرمیدگی متعالی و یا تمرین های ذهن آگاهی ، می توانید در خلوت معنوی خودتان به مکان حیطه ی آگاهی یگانگی رجوع کنید . این تمرین ها با عث تمرکز و آرامش ذهن بر یک هدف یکتا می شوند . ذهن خودتان را با رها سازی از آنچه بوده اید ، و یا خواهید شد، خالی کنید و بدون قضاوت های ذهنی در مورد وقایع گذشته ، در آرمیدگی ، فقط به بودن در زمان حال و تمرکز بر این کلام معطوف کنید. ” من هستم ” . بهتر است این جمله را در مکانی خلوت و یا در میان فضای طبیعت و یا در کنار رودخانه و یا مکانی معنوی، تکرار و تمرین کرد. از طریق این روش من های کاذب گذشته رفته رفته از ذهن شما محو می شود و در لحظه ی حال به احساس یگانگی دست خواهید یافت . سکوت در خلوت پس از زمزمه من هستم می تواند شما را به حیطه سرور و شعف بودن در لحظه ی حال وصل کند. در این شرایط یادمی گیرید که تنها چیزی وجود دارد ، ” زمان حال” یا ” اکنون ” است. قدرت از بودن در زمان حال متجلی می شود ، گذشته ، گذشته و آینده هنوز نیامده ، پس در زمان حال است که می توانید گذشته را رها کنید و آینده را مهندسی کنید. با خودتان عهد ببندید که روزانه در مراقبه ی زمان حال اختصاص دهید. ممکن است ، نخست ، هجوم افکار و خاطرات گذشته ، درون تان را آشفته کند و حتی نیاز پیدا کنید که از این سکوت خارج شوید و یا امکان دارد دچار اضطراب شوید ، اما وقتی اندک اندک این تمرین را تکراری می کنید ، سوژه های افکار و خاطرات تکراری گذشته دیگر بهانه ای برای ورود به ذهن تان ندارند ، زیرا ذهن پس از مدتی تسلیم می شود و در می یابد که اگر شما با تعهد انتخاب به سکوت و رشد گرفته اید ، آرام می گیرد و دیگر لب به سخن گفتن نمی گشاید.
بخش دوم – بعد از بخش آگاهی از سرشت یگانگی، نوبت به کشف “استعداد یگانگی” است. این بخش عنوان می کند ، هر کدام از ما بخشی از یک کل کبیر هستم، ولی ما کل نیستم، بلکه منفرد هستیم ولی بوسیله کشف ” استعداد یگانگی” خودمان می توانم در کل ذوب شویم ، به عبارتی در این مرحله نه ” من” وجود دارد نه ” او” ، همه چیز ما می شود – فلسفه ی ظرفیت الهی درون- . استعدادی بی همتا و یکتا از کل یگانگی می شویم ، آنقدر یکتا و عظیم ، که فقط ما قادریم آن را تجلی دهیم. این اصل می گوید : وقتی به این استعداد یگانگی خویش دست یابیم می توانیم به شفاف ترین هدف های زندگی فردی ، شغلی واجتماعی خود برسیم . برای تجلی این استعداد و شکوفایی بی نظیر آن هیچ محدودیت و ناممکنی وجود نخواهد داشت چون این استعداد یکتا و منحصر به فرد . شیوه ای اجرایی ، که با روشی منحصر به فرد از طریق ما و به سبک آگاهی ما کار می کند . رسیدن به این مرحله، باعث دسسترسی به قدرت و منابع بی کران کاینات می شود و ما را قادر می سازد که با بالاترین استعدادها به تمامی ظرفیت های آسمانی خویشتن دست یابیم. از طریق نمایان شدن ” استعداد یگانگی ” می توانیم انواع ثروت های شگفت آور را در شغل و جنبه های دیگر فعالیت های فردی و اجتماعی و کاری مان خلق کنیم.
برای دست یابی به این مرحله فهرستی از استعدادها و کارهای مورد علاقه خود تهیه کنید، سپس توجه کنید که کدام شغل و یا فعالیت است که جنبه ی ارزش معنوی و انسانی آن برای شما حائز اهمیت تر دیگر فعالیتها است که حاضرید برای شکوفایی آن هزینه معنوی ، مادی ، جسمی و روانی کنید. اگر این فعالیت با قلب و ندای درونی شما همخوان است می توانید بر هر مانعی و سختی پیروز شود. چون این انتخاب حال جسم و روان شما را تغذیه و پُرانرژی می کند .اگر در مراحل اولیه تبلور و کشف این استعداد ابهام دارید ولی ندای قلب شما عاشق آن است ، به ندای قلب خویش اطمینان کنید .
از خودتان بپرسید اگر محدودیتی مالی و نگرانی از پول نداشتید ، عاشق پرداختن به کدام کار در فهرست تان بودید ؟
می توانید از این راهکار هم استفاده کنید . تلاش کنید این عنوان را به کار گیرید و مرتب آن را (یا شبیه به آن ) را تکرار کنید.
” من از خدای هدایت گرم می خواهم که مرا در کشف عالی ترین استعداد برترم یاری سازد.”
بخش سوم – ” نیت خدمتگزاری به بشریت” است . این بخش چنانچه به شکلی عالی انجام گیرد ، می تواند تکمیل کننده ی دو بخش قبلی شود. به عبارتی ، تحقق و موفقیت در دو بخش قبلی، منوط به شکل گیری نیت نهفته در این بخش است. این اصل توضیح می دهد : زمانی ما می توانیم به جنبه های مختلف ثروت معنوی و مادی برسیم که نیتی بشر دوستانه برای تحقق استعدادهای شغلی و کاری خود داشته باشیم. این اصل به ما می گوید:” همیشه برای تحقق واقعی بهترین شغل باید از خود بپرسیم که : ” چگونه می توانم به بهتر شدن زندگی انسان ها کمک کنم و سود برسانم ؟”
می توانید این عبارت را تکرار کنید:
” خدایا ، از طریق هدایت شغل یگانه و بی همتایم، بهترین روش خدمت گزاری به مردم بر من الهام کن .”
این خدمت یک فعالیت شغلی پایدار ، تضمین شده و قدرتمند، سرشار از عشق ، لذت ، سلامتی ، دلچسبی است که به روز های فراوانی ، ثروت و فرح بخشی پیوند می خورد .
مراقب باشید که سوال ، : ” این کار برای بشریت چه سودی دارد؟ یا ” چگونه می توان به این جهان و برشریت سود برسانم ؟ ، پرسشی از منشع ذهن یگانگی و معنوی است . ولی وقتی سوال کنید: ” این کار چه سودی برای من دارد؟” ، از عرصه ی ” ذهن زمینی و من بیرونی ” بوجود می آید.
دومین سوال این است که به خودتان بگویید :” عواقب این انتخاب برای من و دیگران چه خواهدی بود ؟” و ” آیا این انتخاب برای خودم ، خانواده و بشریت اثربخش و سودمند است ؟”
با صدای ژرفای دلتان تکرار کنید :
” اکنون به بهترین راهکارها برای خوشبخت کردن زندگی خودم و دیگران دست می یابم.”
لازم به ذکر است با هر کدام از این سوال ها ، نتایج و برداشت های مختلفی در شغل و زندگی خودتان می گیرید. ” نیت آگاهی یگانگی ” به منبع امکانات الهی وصل می شود که برای آن هیچ محدودیت و مانع ، و ناامنی وجود ندارد و ” نیت ذهن زمینی و من بیرونی ” به امکانات و شرایط محدود زمینی و انسانی وصل است که باید آماده دستخوش شدن با محدودیت ها ، رنج ها و تلاش های فرسایش دهنده ی روح تان باشید.
عرصه هر کدام از این نیت ها با هم متفاوت است ، یکی با عرصه ی بی همتایی و بی کرانی روح کار می کند ، و دیگری با عرصه ی جسم محدود زمینی.
عملی که با نیت خدمت بشری باشد خوراک معنوی و مادی تحول و شکوفایی برای ایجاد هر نوع ثروتی در زندگی تان است.
همانطور که شاعر بلند آوازه ایران و جهان ، جناب سعدی بزرگوار می فرمایند :
بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بی غمی نشاید که نامت نهند آدمی
ابراهیم علی عزیزی مدرس روان شناسی انگیزش پیشرفت
پایه گذار تفکر پیشرفت گرا
نگرش آب باریکه (بخش دوم)
هدف های ارزشی درونی
نقش ارتباط ذهن و بدن
نقش ارتباط ذهن و بدن