چرا پیشرفت گرایی جوانان ؟

چرا پیشرفت گرایی جوانان ؟
لزوم بازنگری و تحول در سیاست گذاری “ساماندهی امور جوانان ”
؛ تحول” توانمند سازی انگیزش پیشرفت جوانان “
با یک قدرت و ایمان قوی می توان گفت که این عصر ، عصر جوان سالاری است و بی پروا می توان گفت که در هیچ عصری تا به این اندازه شرایط و بستر های بزرگ برای پیشرفت گرایی و ماجراجویی های منحصر به فرد جوانان وجود نداشته است . انگیزش بالا و نیروی خودباوری، اقبال و رقابت در میان جوانان در عرصه های گوناگون زندگی فردی و اجتماعی برای جهان شمول شدن تا این اندازه خودنمایی نداشته است.
این ویژگی ، نشانه و نوید دهنده ی بیداری و پیشرفت گرایی قدرت های درونی جوانان برای جهش و رقم زدن عصر پیشرفت گرایی نوین است ..
امروزه تکنولوژی ، سیستم های ارتباطی و سایر ابزارهای اقتصادی و فرهنگی راه را برای جهش انسان به سوی دست یابی به انواع فرصت های ثروت ساز باز گذاشته است. همه چیز برای ساختن یک زندگی سعادتمند، شرافتمندانه و پُرافتخار مهیا و آماده است. لزومی ندارد که انسان با اعمال ناشایست و بی خردانه و خلاف، به سوی سخت ترین تصمیمات و خطرناک ترین اعمال، برای خودشکوفایی دست بزند. عصر حاضر، نوید دهنده ی ورود به یک عصر طلایی است که موتور توسعه ی و پیشرفت آن تنها به دست افراد شجاع دل و توانمندی به حرکت در می آید که توانایی برداشتن گام های بزرگ را در آن دارند (افراد با انگیزش پیشرفت بالا) . انسان هایی که با فراخواندن نیروهای حیرت آور درون و توانایی الهی خویش ، قادر به رقم زدن دستاوردهای شکوهمند را دارند که تا کنون در هیچ قرنی شاهد چنین شکوفایی استعدادها از انسان های شجاع و خلاق پیشرفت گرا نبوده ایم .
فرصت های نادیدنی و تجلی نیافته ی زیادی برای پیشرفت زندگی مهیا است . تنها باید ذهن خود را برای تحقق چنین رویاهای عظیم پیشرفت گرا آماده دریافت و لمس این شرایط با شکوه الهی کنید.
ویژگی و نمونه بودن این عصر، ظهور افراد پیشرفت گرا با اراده های پولادین و بیداری روح های شجاعی است که با فراخواندن نیروهای حیرت آور درون خود ، در حال رقم زدن یک اجتماع بشری شکوهمند و افتخار آمیز نمونه می باشند که تا کنون در هیچ قرن ، شاهد شکوفایی چنین استعدادهای انسانی درخشانی نبوده ایم .
درعصر انفجار نوآوری و ایده آفرینی ، فرصت های عالی و جایگاه های دسته اول ، متعلق به افراد ماجراجو، خلاق ، مبتکر و با ایمانی است که با انگیزه های بالای پیشرفت گرایی و با تمام بی باکی هر چه بیشتر، وارد میدان خودشکوفایی می شوند و قله های مدارج عالی را یکی پس از دیگری فتح می نمایند. باید این افراد نامدار و ویژگی های آن ها را ارج نهاد ، چون آنها سر منشأ و بانیان به حرکت در آوردن چرخ های عظیم پیشرفت و توسعه، رفاه و ثروت و رشد اقتصادی و فرهنگی هر کشوری محسوب می شوند.
کلیه ی پژوهشگران حوزه علوم انسانی ، به این موضوع آگاه هستند که سرمایه ی اصلی رشد و پیشرفت هر انسانی در درون خود او نهفته است ، به همین دلیل انسان ها برای پیش بینی و تأثیرگذاری بر آنچه می خواهند اتفاق بیفتد، خلاق، هشیار و توانمند هستند و از ویژگی ها و ظرفیت های عالی درونی در این زمینه برخوردار می باشند که همتایی برای آن در این جهان وجود ندارد.
آنچنان که جورج کلی(۱۹۵۵)، در نظریه “دنیای خود ساختگی “، بیان می کند ، ” ما همانند دانشمندان با ساختن فرضیه هایی در باره ی محیط مان و آزمودن آن ها در برابر واقعیت تجربیات روزانه مان ، به دنیای خود می نگریم و آن را سازمان می دهیم . ما رویداد های موجود در زندگی ، یعنی واقعیت ها یا اطلاعات تجربه ی خود را مشاهده می کنیم و آن ها را به روش خود تعبیر می نمائیم . این تعبیر و تفسیر کردن شخصی ِ تجربه ، دیدگاه ی منحصر به فرد ما را نسبت به این رویدادها نشان می دهد. فرضیه ها یا الگوی هایی که برای درک کردن و سازمان دادن دنیای مان می سازیم نیز همین طور هستند .”
این دیدگاه خاص ، الگوی منحصر به فردی که هر فرد آن را می آفریند ، چیزی است که جورج کِلی آن را ” نظام سازه ” می نامید . سازه ، نحوه ی نگاه کردن منحصر به فرد هر فرد به رویدادهای موجود در دنیای اوست .
در همین راستا به گفته ی برخی پژوهشگران علوم شناختی و انگیزشی، برخی از شیو ه های تفکر ، بیشتر از شیو های دیگر با پیشرفت ارتباط دارند از جمله این موارد :
ادراک توانایی زیاد
گرایش تسلط
انتظارات زیاد برای موفقیت
ارزش قایل شدن زیاد برای پیشرفت
سبک انتسابی خوشبینانه . (مارشال ریو-انگیزش و هیجان )
این ویژگی های ذهنی و فکری ، ابزارهای قدرتمند ایجاد تفاوت های رفتاری و فکری پیشرفت گرا در برابر تفکر شکست پذیر است .
تحقیقات بنیادین نشان می دهند برای فردی که خودرا باور ندارد، و نظام باورهای او براساس احساس محدودیت گرایی بنا شده است ، انتظار تحول با هر نوع هزینه ای به شکست وناکامی منجر می گردد و شخص قادر به استفاده از مناعع و فرصت ها، نمی باشد. همانطور که دکتر مکسول(۲۰۰۷) بیان می کند،” استعداد هر گز کافی نیست “. به عبارتی تدارک سخت افزار های پیشتیبانی و مالی برای افرادی که با انرژی روانی ضعیف و انگیزش پیشرفت کم، رو برو هستند ، چیزی جزء اتلاف وقت ، انرژی و هزینه نیست.
کیفیت زندگی فردی و اجتماعی انسان ها در عرصه های گوناگون زندگی فردی و اجتماعی با محتوای قالب های فکری آنها برنامه ریزی و طراحی می شود.. به نوعی، افراد با قالب های ذهنی خود ، به تبادل و دریافت اطلاعات از محیط پیرامون خویش می پردازند. افرادی که با سطوح بالای فکری (قالب های ذهنی پیشرفت گرا) زندگی خود را سازمان و انسجام می دهند ، به روش های هوشمندانه و بهینه تر ، به تبادل اطلاعاتی با شرایط پیرامون می پردازند ، از محیط، اطلاعات منطقی تر دریافت می کنند ، شرایط خود را بر اساس یک نظم ذهنی کارآمد طراحی و سازمان می دهند ، میزان بهره وری آنها از امکانات و فرصت های محیط پیرامون نسبت به سایر افراد عادی ، بالاتر است ، میزان انرژی خودشکوفایی و کارکردهای ذهنی و رفتاری عالی آنها نسبت به افراد عادی قدرتمند تر است . به همین دلیل این افراد از کسانی که قادر به طراحی ها چنین مهارت های مهندسی فکر و رفتاری نیستند ، هوشمندانه تر با امکانات و ظرفیت های محیط پیرامون خویش به آفرینندگی می پردازند.
نکته ی مهمی که تمامی پژوهشگران آن را تأیید می کنند این است که ، وجود موانع و چالش ها ، نیست که مانع پیشرفت جوانان و یا شکست پذیری آنها می شود، بلکه آنچه از نظر علمی و اصولی باعث محدودیت پیشرفت جوانان می گردد ، وجود نگرش های ذهنی و ساز ه های ذهنی جوانان است که آنها را از تحقق اهداف و رویاهای خود باز می دارد.
آن چه در مدیریت فردی در دنیای امروز مبتنی رشد بهینه و پختگی فردی و اجتماعی جوانان حائز اهمیت و جای بحث و تامل بسیار جدی و فوری دارد، پایه و اساس مدیریت ذهن بر تقویت و پرورش نیروی شناختی و انگیزشی پیشرفت در جوانان است. منظور از انگیزش پیشرفت توانایی بهره برداری بالاترین ظرفیت های شناختی ، انگیزشی ، مغزی ( شناخت الهی) و امکانات محیطی است، که در آن مفاهیم آینده نگری، احساس شایستگی ، خود بنیادی ، پیشرفت گرایی ، مدیریت زمان و انرژی، صرفه جویی در هزینه ها، تقویت هوشبهری و کارآمدی و نوآوری و آفرینندگی در همه ی ابعاد مادی و معنوی لحاظ شده است. تفکر پیشرفت گرا، تقویت و شکوفایی کارکردهای شناختی ، انگیزشی و عصبی را برای رشد و ارتقاء هدف های فردی ، اجتماعی و سازمانی به همراه می آورد.
مهندسی تفکر پیشرفت گرا منجر به کارآمدی و خلاقیت ذهنی و رفتاری می شود.. بدون کارکردهای عالی ذهنی نمی توان استحکام مدیریت فردی و روانی برای عمل آوری خلاقیت و نوآوری در زندگی فردی ، و اجتماعی را از جوانان انتظار داشت .
مانع اساسی پیشرفت جوانان نه در محدودیت های محیطی بلکه باید آنها را در باورها و قالب های ذهنی آنها جستجو کرد. وقتی افراد با قالب های محدود ، روح و روان خود را سازماندهی می کنند ، محدودیت ها را مثل یک کوه بسیار بزرگ ، سخت و چالش دار تعبیر و تفسیر می کنند ، در صورتی که فردی که قالب ذهنی آن گرایشی و پیشرفت گرا باشد این موانع را حل شدنی و گذرا تفسیر می کند. وجود و ماهیت فیزیکی موانع برای هر دو فرد می تواند یک باشد ولی پیام های شناختی متفاوتی که در هر یک از این ذهنیت های این افراد وجود دارد باعث می گردد فردی که قالب ذهنی محدودیت نگر دارد بر جنبه های چالش بر انگیز و ناامنی و مفاهیم شکست موانع تمرکز کند و در مقابل ، فرد دیگری وجود دارد که قالب های ذهنی او از ویژگی های انگیزش پیشرفت سازمان یافته است. برای این فرد موانع ، همان هایی هستند که برای آن شخص محدود نگر وجود داشت ولی با این تفاوت که نحوه رویارویی با این موانع برای شخص پیشرفت گرا بسیار متفاوت تر از شخص محدود نگر است. این شخص (پیشرفت گرا) ، وجود موانع را راهکارهای نوینی برای رشد و پرورش درونی خویش تفسیر میکند و آنها را نه مانع بلکه سکوی پیشرفت برای آینده ای غنی تر می بیند.
قالب های ذهنی پیشرفت گرا باعث شکل گیری طرحواره هایی با درک بالایی از خودشکوفایی می شود . شیوه ی تفکر جوانان وقتی به شکلی تقویت و مهندسی شوند که از شرایط ، موقعیت های دنیای اطراف ، فرصت سازی و خلاقیت را اداراک نماید به شکلی کارآمد محیطی پرورش خود را دست کاری و سازماندهی می کند تا اهداف خود را محقق سازند. چونکه در جوانان استعدادهای بلقوه ی نهفته ای وجود دارد که قادر به تغییر هر شرایطی هستند.
عصری که در آن زندگی می کنیم آن را ” عصر پیشرفت گرایی” نام گذاری کرده ام ، چرا که در این عصر هیچ مانع و محدودیتی در برابر ذهن های پیشرفت گرا وجود ندارد. وقتی باورهای افراد بر اساس ویژگی های ذهنی پیشرفت گرا مهندسی شود، انگیزه های آنها برای گرایش به اهداف بزرگ و ساختن تفاوت های شایسته، فراخوانی می شود. یعنی وقتی افراد خود را توانمند ببینند برای توانمند سازی شرایط زندگی فردی و اجتماعی، خود را فردی بی دست و پا و ضعیف و شکننده نمی بینند و بلکه خود را انسانی ، قدرتمند ، و شایسته ارزیابی می کنند. این افراد رفتار و افکار خود را برای گرایش به سوی تحقق اهداف و رویاها و رویارویی با شرایط جدید و فرصت های بارور کننده سازمان می دهند و از دیدگاه های از قبل شکست خورده فاصله می گیرند . آنها با نگرش ها و باورهای ثروت آفرین با موقعیت ها و رویدادها جهان پیرامون رو به رو می شوند.
در اینجا تمام موضوع خودم را با تحقیق زیبای مک کللند، نظریه پرداز انگیزش پیشرفت به پایان می رسانم.
مک کللند (۱۹۷۸) به دنبال این بود که ببیند آیا می تواند با افزایش انگیزش پیشرفت ،رفتار پیشرفت گرا را شدت بخشد. او برای فهمیدن پاسخ این سوال ، تاجران روستای بزرگی در هند را به نحوی آموزش داد تا پیشرفت طلب تر شوند . وی آنها را دلگرم کرد تا امیدشان به موفقیت افزایش یابد و ترس شان از شکست بریزد . همچنین آموزش هایش را طوری تنظیم کرد که مخاطره جویی آنان را در حد متوسط باشد و در برابر سختی های مقاومت کنند. ، وی دو سال بعد به سراغ تاجرانی رفت که آنها را آموزش انگیزش پیشرفت داده بود. مک کللند متوجه شد این تاجران در مقایسه با تاجران روستای مجاور ، مشاغل جدید بیشتری راه انداخته و آدم های جدید بیشتری را به کار گرفته بودند.
مک کللند در دیگاه کارفرمایی خود دریافت که افراد دارای نیاز زیاد به پیشرفت ، معمولاً الگو های کارفرمایی دارند . او نیاز به پیشرفت را در یک گروه از دانشجویان ارزیابی کرد و ۱۴ سال منتظر ماند تا انتخاب های شغلی آنها را بررسی کند. هر شغلی تحت عنوان کارفرمایی (مثلاً بانی کار و کسبی خویش ، کارگزار بورس) یا غیر کارفرمایی (مثلاً مدیر اداره ، پرسنل خدماتی ) طبقه بندی شدند. نتایج تأیید کردند که اغلب کارفرمایان ، افرادی بودند که در زمان دانشجویی نیاز زیاد به به پیشرفت داشتند ، در حالی که دانشجویانی که نیاز به پیشرفت نداشتند کار فرما نبودند.
نتایج این تحقیقات می تواند به درک این موضوع کمک نماید که چرا اکثر جوانان یا فارغ التحصیلان دانشگاهی به دنبال مشاغل دولتی هستند و یا چرا این قشر دانشگاهی، پس ازا خذ مدرک دانشگاهی ، به عرصه ی کارآفرینی و کسب وکارهای خود بنیان، میل و رغبت چندانی نشان نداده و به مدت زیادی بیکار می مانند. این جا است که موضوع آموزش تفکر پیشرفت گرا اهمیت خود را در جهت شکوفایی کارآفرینی اقتصادی دو چندان نشان می دهد.
ابراهیم علی عزیزی
پژوهشگر و مدرس روان شناسی انگیزش پیشرفت
پایه گذار مهندسی تفکر پیشرفت گرا
نگرش آب باریکه (بخش دوم)
هدف های ارزشی درونی
نقش ارتباط ذهن و بدن
نقش ارتباط ذهن و بدن