مغز های سه گانه

با کدام بخش مغزتان می توانید سبک زندگی تان را تغییر دهید؟
راهکارهای ایجاد عادت های جدید با استفاده از مغز پیشرفته
انسان تنها موجودی است که می تواند از دایره ی عادت ها و نیازهای غریزی بیرون بیاید و دست به تصمیمات و اعمال آگاهانه در زندگی بزند. انسان یکه تاز میدان تغییر و تحول و آفرینش در این جهان است. او توانایی دارد که تصمیمات و رویاهای خود را در هر شرایطی بیافریند.
تصمیم و انتخاب ایجاد یک زندگی و تغییر جدید، فرایندی است که در محل خاصی از مغز ما شکل می گیرد.
مغز ی که شما به شکل یک توده ی یکپارچه تصور می کنید، سیستمی پیچیده از شبکه های گسترده و عظیم و تو درتو و کلاف های پیچیده شده سلول های عصبی است که هر کدام از این سلول های عصبی وظیفه ای تخصصی در مغز دارند. وظیفه ای اصلی سلول های عصبی پردازش اطلاعاتی است که ما از محیط اطراف مان می گیرم . این اطلاعات هر کدام در بخش های مختلفی از مغز ما ذخیره می شوند . به همین دلیل بخش های تخصصی در مغز ( به دلیل تنوع اطلاعاتی) ، دارای سطوح مختلف سازماندهی اطلاعات است. به عبارتی، مغز ما سطوح مختلف سازماندهی اطلاعاتی خاصی دارد که به نوبه ی خود این سازماندهی منجر به تبلور انواع آگاهی و انتخاب تصمیم گیری و ایجاد رفتار های مختلف در ما می شود.
مغز ما دارای سه بخش جداگانه تجزیه و تحلیل اطلاعاتی درونی خود است که این بخش ها ، معروف به “سه مغز” هستند. البته این عنوان، به این معنا نیست که سه مغز در کاسه ی سرمان داریم، بلکه تمام دستگاه عصبی و مغز ما یک شبکه ی یکپارچه ولی با عملکردهای متفاوت است.
مغز های سه گانه عبارتند از مغز پسین(مغز خزنده ) ، مغز میانی (مغز عاطفی) ، پیش مغز (مغز منطقی)
مغز پسین یا قدیم ( خزنده )
مغز پسین یا خزنده پایین ترین سطح مغز است. زنده ماندن ما بستگی به عملکرد این مغز دارد. چرا که این بخش مغز کارش حفاظت از بقاء و سازگاری با شرایط زندگی و محیط اطراف است . این مغز بیشتر با گونه های جانواری مانند خزندگان شباهت دارد، به همین دلیل به آن مغز خزنده هم می گویند . کارهای حیاتی و خودکار بدن مثل تنفس ، ضربان قلب و سایر، بر عهده آن است .
این قسمت از مغز بسیار قویتر از دو سمت دیگر مغز است چرا که بقاء برای موجودات اهمیت زیادی دارد، مانند فعالیت های جنسی، گرسنگی و سیستم جنگ و گریز .
این قسمت از مغز وظیفه اش حفظ بقاء، انرژی و مقابله با تغییر است و میخواهد کمترین انرژی را مصرف کند. چرا که ایجاد هر تغییر نیاز به صرف انرژی خصوصاٌ انرژی جسمی و روانی دارد. به همین دلیل این بخش مغز تنبل است و به سادگی حاضر به تغییر شرایط نیست . این بخش از مغز، همیشه در برابر هر تغییر مقاومت به خرج می دهد .
نکته ی مهمی که در این قسمت از مغز وجود دارد این است که به نوعی در این بخش می توان ردپای تمام فرایندهای ضمیر ناخودآگاه را مشاهده کرد (مانند انباشت عادت ها ،آموزه ها و خاطرات گذشته ).
این مغز بیشتر با این پیام ها برنامه ریزی شده است :
حالا حال داری تغییر و تلاش کنی ؟
بی خیال این کار شو، این کار ممکن است بهت آسیب و صدمه بزند ،
کی وقت این کارها را دارد،
این کارهای چه فایده ای دارند ؟
علت تأخیر درهر کاری را که می خواهیم شروع کنیم ،باید در این بخش جستجو کرد .
این بخش مدام به فکر حفظ انرژی خود است و مدام کارها را به تاخیر می اندازد.
دستور کار این مغز بر سه اصل استوار است :
حفظ بقا و دور کردن شما از خطرات جنگ و گریز
تغذیه و ذخیره انرژی
عادت به شرایط موجود
کودکان بیشتر از این بخش مغز استفاده می کنند.
مغز میانی (احساسی یا عاطفی)
بعد از مغز پسین، مغز میانی قرار دارد . مغز میانی ناحیه ای بین مغز پسین ، و پیش مغز است. این بخش مغز ما علاقه ی زیادی به پاداش و لذت دارد. این قسمت مغز، عواطف و احساسات ما را مانند احساس شادی، خوش گذرانی، لذت، عشق، ناراحتی، نفرت و ترس را کنترل می کند. مغز میانی اطلاعات را به طور اخص ، به مغز ، چشم ها و گوش ها ارسال می کند. و دیگر احساسات و هیجانات ما را به عهده دارد و برمبنای کسب لذت در زمان حال برنامه ریزی دارد.
این بخش علاقه ای به آینده ندارد و لذت های آنی را می پسندد. از تفکر در باره ی کارهای مربوط به آینده دوری میکند و به جزئیات علاقهای ندارد. از انجام کارهای فکری که حال او را بگیرد، فراری است .
این بخش مغز دوست دارد در رختخواب کیف کند ، پای تلویزیون بنشیند، بازی های کامپوتری کند، مدام به فضای مجازی سر بزند. علاقه به مد و نکات جذاب و دلپذیر اخبار دارد.
دستور کار این بخش از مغز بر این اصل استوار است:
از زندگی در حال حاضر، لذت ببر،
بی خیال فردا ، امروز را بچسب .
نوجوانان و جوانان از این بخش بیشتر استفاده می کنند. شاید یک دلیل به خاطر ترشح بالای هورمون های ویژه سنین نوجوانی باشد.
پیش مغز ( مغزجدید یا منطقی)
پیش مغز، عالی ترین سطح مغز انسان است و کارهای ذهنی عالی مثل تفکر کردن، برنامه ریزی و تجزیه و تحلیل را به عهده دارد. این مغز به نوعی از جنس پیشرفته ترین مغز ها است. این مغز از مغز سایر جانوران پیچیده تر و تکامل یافته تر است و فقط در مغز انسان چنین ساختار مغزی پیچیده ای وجود دارد و با سایر جانوران فرق اساسی دارد.
مغز عالی اهل تجزیه تحلیل شرایط از لحاظ منطقی است . بر عکس مغز های خزنده و میانی ، اهل فکر کردن و صرف انرژی است و عاشق کسب مهارت های جدید، آموختن و جستجوی عقلانی است. ولی اکثر افراد متاسفانه علیرغم داشتن چنین مغز عالی ، اکثر تصمیمات خود را در زندگی با دو بخش دیگر مغز (مغز قدیم و میانی) میگیرند. این مسأله بر روی کیفیت و کمیت زندگی افراد تأثیر بسزایی دارد. این مغز علاقه به آینده نگری و دور اندیشی دارد . بیشتر یادگیری های ما در این بخش سازماندهی می شود. و عملکردهای عالی شناختی در این قسمت برنامه ریزی می شود. این بخش مغز ما یکی از پر مصرف ترین قسمت های مغزی است. خیلی انرژی می سوزاند . متأسفانه به دلیل مصرف بالای انرژی این بخش ، ما بنا به عادت ترجیح می دهیم که قسمت زیادی از کارها را توسط مغز قدیم و میانی انجام دهیم.
دستور کار این بخش بر این اصل استوار است:
به عواقب تصمیماتت فکر کن
آینده را در نظر بگیر
دقیق تر و منطقی فکر کن
اهل حساب و کتاب باش
این طرز فکر بیشتر در افراد میان سال مشاهده می شود. البته همیشه این طور ، چرا که افرادی را می شناسیم که اصولا حتی در سنین میانسالی به فکر آینده زندگی خود و دیگران نیستند . ممکن است به دلایل شرایط سنی و مسئولیت های مختلف خانوادگی و اجتماعی ، مجبور باشیم از این بخش نسبت به نوجوانان بیشتر استفاده کنیم .
کیفیت زندگی وابسته به انعکاس و دستور گرفتن از بخش های مختلف مغز ما است . زندگی را با هر بخشی از مغز مان برنامه ریزی کنیم ، زندگی ما شبیه به همان بخش می شود.
مهمترین کاری که می توانیم برای غلبه بر این وضعیت های مغزی انجام دهیم این است که به مرحله آگاهی بالاتر برسیم . در واقع انسان اگر بخواهد وضعیت زندگی خود را بهبود ببخشد و تغییری در آن بدهد ، ابتدا باید به کارها و رفتارهای خود آگاه باشد تا با آگاهی خود به بهبود آن وضعیت کمک کند. باید آگاه باشیم که تصمیم های ما در زندگی با کدام بخش مغزمان ارتباط دارند . تغییری که می خواهیم انجام دهیم چه بخشی از مغز ما فعال است و آگاه شویم که این صدای تصمیمات ما در کدام بخش مغز است . با این کار به خودمان کمک می کنیم تا با آگاهی بیشتری زندگی خود را تغییر دهیم ، از یکسری از فعالیت های اشتباه جلوگیری کنیم ، در آینده دچار احساس اندوه و پشیمانی بزرگ نشویم.
بنابراین وقتی تصمیم به تغییر شرایطی را دارید ، لازم است از خود سوال کنید در حال حاضر با کدام بخش از مغز در حال تصمیم گیری هستم ؟ کدام قسمت سکان هدایت تصمیمات مرا به دست گرفته و الان لازم است که هدایت به دست کدام مغز باشد؟ هنگامی که به این سطح از آگاهی می رسیم، موضوع تصمیم گیری برای ایجاد هر نوع تغییر روشن تر و اهمیت بیشتری پیدا می کند . در این صورت احساس تسلط و قدرت و نیروی تصمیم گیری برای آن تغییر، بسیار منطقی تر می شود. وقتی با بخش عالی تر تصمیم می گیرید احساس قدرت و شایستگی در دل و روح شما تجلی می کنید و احساسی از توانمندی به شما دست می دهد. با تصمیم گیری از این بخش از مغزتان است که قالب ذهنی تحول ساز و پیشرفت گرا در شما سازماندهی و نیرو می گیرد و با یک توانایی مضاعف برای آفرینش تحولات جدید حرکت می کنید.
تمرین و یک اقدام اساسی مهم برای بهترین تصمیمات :
تنظیم دفترچه دلایل
اگر می خواهید یک رفتار جدید خلق کنید و شرایطی تازه بیافرینید، و برخی عادت های گذشته را ترک کنید، در ابتدا یک دفترچه تهیه کنید و نام آن را دفترچه دلایل بنویسید.
موضوع مورد اهمیت خودتان را در یک صفحه ذکر کنید و دلیل اقدام یا ترک این رفتار را بنویسید. برای مثال، ترک سیگار:
به این دلیل می خواهم سیگار کشیدن را ترک کنم که ؛
سلامت جسمی من اهمیت بسزایی دارد ،
از لحاظ اقتصادی این برنامه برای من مهم است ،
و موضوعات دیگر….
هر روز در این دفترچه این دلیل ها را بنویسید.
پس از مدتی حالا نتایج را و فایده های این عمل را بنویسید.
ترک سیگار به من احساس خودباوری بیشتری می دهد ،
من از اراده ی خودم لذت بیشتر می برم ،
و…
نوشتن دلایل به این دلیل مهم است که از لحاظ روانی باعث می گردد که توجیه منطقی و عقلانی (کارکردهای مغز عالی) شما فعال شود و رفته رفته از انرژی مغز منطقی خودتان بیشتر استفاده کنید. دومین نتیجه مهم این است که این روش باعث ارتباط با مغز منطقی شما می شود و کمتر صدای مغز خزنده و میانی خود را می شنوید. سوم ، ناخودآگاه خود را برای رسیدن به این عادت جدید برنامه ریزی می کنید.
ابراهیم علی عزیزی
مدرس روان شناسی انگیزش پیشرفت
پایه گذار مهندسی تفکر پیشرفت گرا
نگرش آب باریکه (بخش دوم)
هدف های ارزشی درونی
نقش ارتباط ذهن و بدن
نقش ارتباط ذهن و بدن